جوک حیوانات(2)
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
جوک حیوانات(2)
نوشته شده در سه شنبه 28 مرداد 1393
بازدید : 106
نویسنده : حسین و محمدکاظم

 

ﯾﻪ ﺑﺎﺑﺎﯾﯽ ﻣﺮﻏﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺷﺖ ﯾﻪ ﺷﺐ ﺭﻓﺖ ﻣﯿﻮﻥ ﻣﺮغ ها و ﮔﻔﺖ: ﻗﺴﻢ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ ﻓﺮﺩﺍ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﻫﺮ ﻣﺮﻏﯽ که ﭼﻬﺎﺭﺗﺎ ﺗﺨﻢ ﻧﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ﺗﯿﮑﻪ ﺗﯿﮑﻪ ﺍﺵ ﻣﯿﮑﻨﻢ.ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻝ ﺻﺒﺢ ﻣﯿﺎﺩ ﻣﺮﻍ ﺍﻭﻟﯽ ﺭﻭ ﻭﺭ ﻣﯿﺪﺍﺭﻩ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﭼﻬﺎﺭﺗﺎ ﺗﺨﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ
ﺩﻭﻣﯽ ﺭﻭ ﻭﺭ ﻣﯿﺪﺍﺭﻩ ﭼﻬﺎﺭﺗﺎ
ﺳﻮﻣﯽ ﺭﻭ ﻭﺭ ﻣﯿﺪﺍﺭﻩ ﭼﻬﺎﺭﺗﺎ
ﭼﻬﺎﺭﻣﯽ ﺭﻭ ﻭﺭ ﻣﯿﺪﺍﺭﻩ ﻣﺒﯿﻨﻪ ﺩﻭﺗﺎ ﺗﺨﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ! با فریاد میگه: ﻗﺮﺍﺭﻣﻮﻥ ﭼﯽ ﺑﻮﺩ؟
ﺣﯿﻮﻭﻧﯽ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻩ و میگه: ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺣﻢ ﮐﻦ ﻣﻦ ﺧﺮﻭﺳﻢ!

 

پشه هم پشه های قدیم...
حداقل دست و پای آدمو میخوردن!
پشه های امروزی لب و صورت و گردن میخورن!
ترسم از پشه های آیندس ما هم خوابمون سنگیییین...یارو میره باغ وحش جلو قفس میمونه شروع می کنه به ادا درآوردن که میمونه هم تکرار کنه
میمونه میگه به جای این عنتربازیا بگو چه جوری فرار کردی منم فرار کنم. اخرین جملات یک سوسک هنگام کشتن شدن توسط یک مرد.

...بکش اره بیا منو بکش،
تو حسودیت میشه، از این که زنت از من میترسه
.
,
,
,
,
,.
.
ولی از تو نمیترسه!...

 

يه روز يه خره داشته به اسبه با حسرت نگاه مي کرده ميگن چرا با حسرت نگاه ميکني ميگه کاش ورزشو ادامه داده بودم

 

به پنگونه میگن آرزوت چیه؟؟؟؟؟؟؟
اشک تو چشاش جمع میشه میگه یه عکس رنگی ازم میگیری ؟ :

 

میدونین فرق قناری با کلاغ چبه ؟
هیچ فرقی ندارن !
فقط قناری سنتی میخونه کلاغ راک

 

دوست غضنفر بهش میگه من امسال 1000 کیلو گندم داشتم تا امدم به خودم بجنبم موشا همه روخوردن غضنفر میگه این که چیزی نیست من امسال 5 هزار کیلو گندم داشتم تا موشا اومدن به خودشون بجنبند من همه رو خوردم!!!!! چرا میگن مثل مرغ پرکنده بیقرارم ؟
من هرچی مرغ پرکنده دیدم خیلی آروم تو فریزر خوابیده بوده !

 

ﺭﻭﺑﺎﻫﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﺎ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﯽ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺖ ﺯﺍﻍ ﺍﺯ ﺑﺎﻻﯼ ﺩﺭﺧﺖ ﮔﻔﺖ:ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻧﺘﻦ ﻧﻤﯿﺪﻩ ﺑﺪﻩ ﺑﺮﺍﺕ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﮕﯿﺮﻡ! ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺗﺎ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﺭﻭ ﺩﺍﺩ ﺑﻪ ﺯﺍﻍ ﺯﺍﻍ ﮔﻔﺖ:ﺍﯾﻦ ﻋﻮﺽ ﺍﻭﻥ ﻗﺎﻟﺐ ﭘﻨﯿﺮﯼ ﮐﻪ ﮐﻼﺱ ﺳﻮﻡ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﺍﺯﻡ ﺯﺩﯼ!!

 

كوسه داشت طرز شکار انسان را برای بچه اش توضیح میداد:
.
.
.
.
.
هر وقت خواستی انسان بخوری با سرعت بهش حمله کن و درست یک قدمی اش وایسا و در چشماش خیره شو وبعدش یه بار دورش بچرخ و ازش دور شو، دوباره بطرفش حمله کن و باز هم کار قبلی را تکرار کن! برای بار سوم حمله کن و بخورش.
بچه کوسه اعتراض میکنه:
چرا باید این همه وقت تلف کنم همان بار اول میخورمش! کوسه میگه اگر دلت خواست طرف را با گُ.هِ.ش بخوری دیگه بخودت مربوطه! خخخ ^ــ^

 

ﺭﻓﺘﻢ ﺣﺸﺮﻩ ﮐﺶ ﮔﺮﻓﺘﻢ
ﺭﻭﺵ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﺨﺼﻮﺹ ﺣﺸﺮﺍﺕ ﻣﺰﺍﺣﻢ
ﺗﺎﺯﻩ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﯾﻪ ﺳﺮﯼ ﺍﺯ ﺣﺸﺮﺍﺗﻢ ﻫﺴﺘﻦ ﮐﻪ ﻣﺮﺍﻫﻤﻦ !
ﻣﻮﻧﺪﻡ ﺑﺮﺍ ﺍﻭﻧﺎ ﭼﯽ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﮐﻪ ﺍﺫﯾﺖ ﻧﺸﻦ !
ﻧﻈﺮﯼ ﻧﺪﺍﺭﯾﻦ ﺷﻤﺎ اگه دارین لایک کن

 

دخترداييم خواست توجمع خانوادگي ضايعم كنه گف واي سعيدخواب ديدم ازدواج كرديم اه حالم بهم خورد ازخوابم .ديدم خيلي گستاخي كردگفتم اوه پس بايدنمازايات بخونم تا بلارفع شه . . .يعني جمع متلاشي شدرفت

 

بزرگي نقل ميكند كه سه تا لاكپشت يك هندوانه را مي دزدند. و براي اين كه كسي آن ها را نبيند از آن محل دور ميشوند كه اين امر 15 سال طول ميكشد. وقتي ميرسند ياد مي آورند كه چاقو نياوردند. يكي از آنها بر ميگردد ^_^ كه چاقو بياورد كه 15 سال طول ميكشد. دو لاكپشت ديگر ميگويند او الان باز نميگردد بيا هندوانه را بخوريم كه نا گاه لاكپشت از پشت يك سنگ بيرون مي آيد و ميگويد: بي معرفتها ميدونستم كه بدون من هندوونه رو ميخوريد. ^_^

 

تنها موجودی ک با نشستن ب موفقیت میرسه مرغه!!!!!!!!

 

گاوه میره کلاس زبان وقتی برمیگرده به طویله میگه : weeee





مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: